گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر خانواده
جلد دوم
. آیه (نقش دوستان خانوادگی در سرنوشت انسان)
اشاره



وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَ ذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً و به خاطر بیاور روزي را که ظالم دست خویش را از شدت
حسرت به دندان میگزد و میگوید: اي کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم. ( 27 / فرقان)
شرح آیه از تفسیر نمونه
به معنی گاز گرفتن با دندان است و معمولًا این تعبیر در مورد کسانی که از شدت حسرت و تأسف ناراحتند « عَضّ » از ماده « یَعَضُّ »
ولی در عرب به جاي ) « انگشت حسرت به دندان میگزید » به کار میرود، چنان که در فارسی نیز ضربالمثل است که فلان کس
گفت، چنان که در قرآن از روز قیامت نیز به همین عنوان یاد « یَوْم الْحَسَرةِ » انگشت، دست گفته میشود). به راستی آن روز را باید
شده است ( 39 / مریم) چرا که افراد خطاکار خود را در برابر یک زندگی جاویدان در بدترین شرایط میبینند، در حالی که
میتوانستند با چند روز صبر و شکیبایی و مبارزه با نفس و جهاد و ایثار، آن را به یک زندگی پرافتخار و سعادتبخش مبدّل سازند.
حتی براي نیکوکاران هم روز تأسف است، تأسف از این که چرا بیشتر از این نیکی نکردند؟
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
شأن نزول
آورده است که این روایت « اِبْن عَبّاس » در شأن نزول و داستان فرود آیه مورد بحث دو روایت آوردهاند که بدین صورت است: 1
دو تن از سرکردگان شرك و استبداد فرود آمد، چرا که آن دو که با یکدیگر ،« اُبَیّ بن خَلَف » و « عُقْبۀ بن أبی مُعَیْط » در مورد
دوستی دیرین داشتند هماره در تصمیم بر کاري بزرگ، با هم به و تبادل نظر میپرداختند و خشنودي و رضایت خاطر یکدیگر را بر
هرگاه از سفري طولانی باز میگشت، « عُقْبَۀ » ( حق و عدالت ترجیح میدادند که یکبار جریانی این گونه اتفاق افتاد: (صفحه 217
سرکردگان قوم را به میهمانی فرا میخواند، از این رو در بازگشت از یک سفر طولانی آنان را فرا خواند و آن بار پیشواي گرانقدر
توحید پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله را نیز دعوت کرد. آن حضرت با این اندیشه که فرصت خوبی براي دعوت و پیامرسانی
او پاسخ داد: بفرمایید اي محمد صلی الله علیه و آله! !« عُقْبۀ » : خواهد داشت، به آن میهمانی رفت و زمانی که غذا آماده شد، فرمود
حضرت فرمود: تا هنگامی که به یکتایی خدا و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و آسمانی بودن پیام او گواهی ندهی، من از غذاي
تو نخواهم خورد. او که با وجود شركگرایی و بیدادگرياش گاه و بیگاه نزد پیامبر صلی الله علیه و آله میآمد و به همین دلیل هم
آن حضرت را دعوت کرده بود، گفت: گواهی خواهم داد. فرمود: پس گواهی بده! و او بر یکتایی خدا و رسالت پیامبر صلی الله
که آن روز حضور نداشت رسید و او « اُبَیّ بن خَلَف » ، علیه و آله گواهی داد. این خبر داغ به سرعت به گوش دوست و همپیمان وي
پس از رساندن خویش به دوست خود، گفت: آیا به راستی تو هم شیفته پیامبر صلی الله علیه و آله و راه و رسم توحیدي و آسمانی
پاسخ داد: نه، پرسید: پس چرا چنین کردي؟ گفت: او به خانه من آمده بود و میخواست غذا نخورد و من شرم « عُقْبَه » ؟ او شدهاي
کردم کسی را که دعوت کردهام، بدون پذیرایی از خانهام برود، به همین جهت هم ایمان آوردم تا غذا بخورد، امّا اینک گواهی
صفحه 152 از 369
گفت: من، هرگز از کار تو خشنود نخواهم گردید جز با یک شرط. « اُبَیّ » خویش را پس میگیرم شما نیز آن را نادیده بگیر. امّا
گفت کدامین شرط؟ پاسخ داد، بروي و با افکندن آب دهان به سوي محمد صلی الله علیه و آله نشان دهی که از دل به او ایمان
نیاوردهاي! (صفحه 218 ) آن عنصر بیداد پیشه پذیرفت و افزون بر چنین جنایت بزرگی، شکمبه حیوانی را نیز بر دوش پیامبر صلی
الله علیه و آله که گویی در حال نماز بود و یا از کوچه عبور میکرد افکند. پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله به او هشدار داد که به
و حرم خدا نخواهم دید، جز اینکه سرت را با شمشیر بر خواهم « مَکّه » کیفر ارتداد و این شرارتهاي گستاخانه، تو را در خارج از
نیز در « اُبَیّ » دست و پایش را بستند و سرش را بریدند و دوست شرارت پیشهاش « بَدْر » گرفت و همانگونه هم شد، چرا که در جنگ
از مفسران پیشین میگوید: هنگامی که آن عنصر پلید « ضَحّاك » . به دست تواناي پیامبر صلی الله علیه و آله کشته شد « اُحُد » جنگ
آب دهان به سوي پیامبر صلی الله علیه و آله افکند، آب دهانش بر چهره پلید خودش بازگشت و گونههایش را سوزانید و این اثر
سوزش شدید تا هنگام مرگ بر چهرهاش بود. با این بیان آیه مورد اشاره در مورد این عنصر پلید و کار ظالمانهاش فرود آمد و
2 امّا برخی آوردهاند که این آیه درباره هر کفرگرا و بیدادگري که فرمانبرداري از خدا ( فرمود: وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یَدَیْهِ (… 1
را رها کرده و از پی کفرگرایان و ظالمان برود و خشنودي خاطر آنان را بر بندگی خدا و خشنودي او برگزینند، فرود آمده است.
ششمین امام نور حضرت صادق علیهالسلام فرمود: لَیْسَ رَجُلٌ مِنْ قُرَیْشٍ اِلاّ وَ قَدْ نَزَلَتْ فیهِ آیَۀٌ اَو آیَتانِ تَقُودُهُ إلی جَنَّۀٍ اَو تَسُوقُهُ اِلی
نارٍ (… 2) هیچ فردي از شركگرایان قریش نیست، جز اینکه یک و یا دو آیه در مورد آنان فرود آمده است که او را به بهشت یا
، 2. بَصائِر الدَّرَجات، ج 1، ص 159 . دوزخ سوق میدهد و این در مورد آیندگان نیز جریان دارد. ***** 1. سوره فُرْقان، آیه 27
( باب 11 . (صفحه 219
اي کاش او را به دوستی بر نگرفته بودم
یکی از ویژگیهاي روز رستاخیز پدیدار شدن دریغها و حسرتهاست؛ به همین جهت در هفتمین آیه مورد بحث به یکی از
صحنههاي عجیب آن پرداخته و میفرمایند: وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یَدَیْهِ و روز رستاخیز، روزي است که ستمکار و بیداد پیشه، به
از فرط ندامت و حسرت انگشت خود را میگزد و بر خود میپیچد. آري، این سرنوشت شوم کسانی است که براي « عُقْبَه » سان
میگوید: آن روز بیدادگران به گونهاي دستهاي خود را گاز میگیرند که گوشت آنها « عَطاء » . خود دوستانی غیر از خدا بگیرند
تا مرفق ریخته میشود. یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلًا. در آن روز انسان بیداد پیشه میگوید: اي کاش به راه سعادتآفرین
( پیامبر صلی الله علیه و آله گام سپرده و از هدایت و راهنمایی او بهره گرفته بودم. (صفحه 220
253 . آیه
اشاره
یا وَیْلَتی لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلًا اي واي بر من کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم. ( 28 /فرقان)
شرح آیه از تفسیر نمونه
« فُلان » به معنی دوست خاص و صمیمی گفته میشود که انسان او را مشاور خود قرار میدهد. روشن است که منظور از « خَلیل »
همان شخصی است که او را به گمراهی کشانده: شیطان یا دوست بد یا خویشاوند گمراه.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
صفحه 153 از 369
اشاره
میباشد و هنگامی که در مورد حیوان به کار میرود، الف و لام بر سرش میآید. « زن » نیز کنایه از « فُلانَۀ » و « مرد » فُلان: کنایه از
و یا هر « عقبه » اي واي بر من! کاش پیامبر را به دوستی و همنشینی برگرفته و او را فرمانبرداري نموده بودم و اي کاش شیطان و یا
دوست گمراه و بداندیش خود را به همنشینی نگرفته بودم. و اگر منظور از واژه ظالم هر بیدادگري باشد در آن صورت تفسیر آیه
این است که: اي کاش هر دوست و همنشینی که مرا از راه حق و عدالت به بیراهه میکشید، چنین کسی را به دوستی بر نگرفته
را به جاي ظالمان آورده است، که اگر میخواست نام همه آنان، به سان فرعون، هامان، قارون، « فُلان » بودم. و بدان دلیل واژه
ابلیس و … را یکی پس از دیگري بیاورد گفتار بسیار طولانی میشد، به همین جهت این واژه را آورد تا همه را شامل گردد.
( نقش سرنوشتساز دوست و همنشین( 1
عوامل و قالبهاي سازنده شخصیت انسان بسیار است، که از آن جمله عامل دوست و همنشین و همراه میباشد؛ چرا که دوست به
ویژه اگر از نظر علمی و فکري و مادّي قویتر باشد، انسان را به راه دلخواه سوق میدهد و به تدریج در طرز تفکّر، در نگرش انسان
به موضوعات گوناگون، در عواطف و احساسات و در صفات و منش او سخت نفوذ میکند. ***** 1. مترجم. (صفحه 221 ) این
اثر گذاري و اثر پذیري تا آنجایی است که امیر مؤمنان علیهالسلام فرمود: وَ مَنِ اشْتَبَهَ عَلَیْکُمْ اَمْرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دینَهُ فَانْظُرُوا اِلی
خُلَطائِهِ.( 1) هرگاه در شناخت کسی دچار مشکل شدید و دین و آیین و رفتار و کردار او را نشناختید به دوستان او بنگرید … و نیز
از حضرت سلیمان آوردهاند که فرمود: لا تَحْکُموا عَلی رَجُلٍ بِشَیْءٍ حَتّی تَنْظُرُوا اِلی مَنْ یُصاحِبُ، فَاِنَّما یُعْرَفُ الرَّجُلُ بِأَشْکالِهِ و اَقْرانِهِ
وَ یُنْسَبُ اِلی اَصْحابِهِ وَ اَخْدانِهِ.( 2) درباره شخصیت کسی پیش از نگرش به دوستانش داوري نکنید، چرا که انسان به وسیله دوستان
و نزدیکان خویش شناخته میشود و به آنان و رفتار و کردار آنان نسبت داده خواهد شد. نهمین امام نور حضرت جواد علیهالسلام
در این مورد هشدار داد که: اِیّاكَ و مُصاحَبَۀِ الشِّرّیرِ فَاِنَّهُ کَ السَّیْفِ الْمَسْلُولِ، یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یقْبَحُ اَثَرُه.( 3) هشدار از دوستی و
معاشرت با بدان و شرارت پیشگان، چرا که آنان به سان شمشیر برهنهاند که ظاهرش میدرخشد و برق میزند، امّا اثرش مرگبار
لأحْمَقِ تَقُولُ وَ 􀁴 است. و پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود: أرْبَعٌ یُمِتْنَ الْقَلْبَ: اَلذَّنْبُ عَلَی الذَّنْبِ؛ وَ کَثْرَةُ مُناقَشَۀِ النِّساءِ؛ وَ مُماراةِ ا
3. بِحار، ج 74 ، کتاب . 2. بِحار، ج 74 ، ص 197 .« صِدْق » یَقُولُ … وَ مُجالَسَ ۀُ الْمَوْتی، ***** 1. سَفینَۀُ الْبِحار، ج 2، ص 27 واژه
الْعِشْرَة، ص 198 . (صفحه 222 ) وَ قیلَ لَهُ: یا رَسُولَ اللّهِ وَ مَا الْمَوْتی؟ قالَ: کُلُّ غَنِیٍّ مُتْرَفٍ.( 1) چهار چیز است که قلب انسان را
میمیراند: این چهار عامل کشنده قلب عبارتند از: گناه بر روي گناه، نشست و برخاست و گفتگوي بیهوده و بسیار با زنان بیگانه،
کشمکش با عناصر سبک مغز … و دیگر نشست و برخاست با مردگان. پرسیدند: مردگان کیانند؟ فرمود: ثروتمندان مست و
مغروري که به خوشگذرانی غرق شده و خدا و ارزشهاي انسانی را فراموش میکنند. ***** 1. بِحار، ج 71 ، ص 194 . (صفحه
(223
254 . آیه
اشاره
لَقَدْ أَضَ لَّنی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنی وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا او مرا از یاد حق گمراه ساخت، بعد از آن که آگاهی به سراغ
من آمده بود و شیطان همیشه مخذول کننده انسان بوده است.( 29 / فرقان)
صفحه 154 از 369
شرح آیه از تفسیر نمونه
در جمله بالا معنی وسیعی دارد و تمام آیات الهی را که در کتب آسمانی نازل شده شامل میشود، بلکه هرچیز که موجب « ذِکْر »
صیغه مبالغه و به معنی بسیار مخذول کننده است. بدون شک عامل سازنده « خَذُول » . بیداري و آگاهی انسان باشد در آن جمع است
شخصیت انسان بعد از اراده و خواست و تصمیم او، امور مختلفی است که از اهم آنها همنشین و دوست معاشر است، چرا که انسان
خواه و ناخواه تأثیرپذیر است و بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش میگیرد، این حقیقت هم از نظر
علمی و هم از طریق تجربه و مشاهدات حسی به ثبوت رسیده است. این تأثیرپذیري از نظر منطق اسلام تا آن حدّ است که در
لا تَحْکُمُوا عَلی رَجُلٍ بِشَیْءٍ حَتّی تَنْظُرُوا اِلی مَنْ یُصاحِبُ، فَاِنَّما » : روایات اسلامی از پیامبر خدا حضرت سلیمان چنین نقل شده است
یُعْرَفُ الرَّجُلُ بِاَشْکالِه وَ اَقْرانِه وَ یُنْسَبُ اِلی اَصْحابِهِ وَ اَخْدانِهِ: درباره کسی قضاوت نکنید تا به دوستانش نظر بیفکنید چرا که انسان
(1) .« بوسیله دوستان و یاران و رفقایش شناخته میشود
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
این دوست گمراه و بیداد پیشه مرا از توجّه به قرآن که به وسیله پیامبر خدا به من رسیده بود، بازداشت و به گمراهی کشاند. در
ادامه آیه شریفه، قرآن سخن آن ظالم را رها کرده و در هشداري سخت میفرماید: وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا. و شیطان هماره
فرو گذارنده و خوار کننده انسان است. و این بیان به خاطر آن است که شیطان در دنیا انسان را به وسوسه و به گمراهی میکشد و
جلد 2، صفحه 27 (ماده صدق). ،« سفینۀ البحار » - در روز رستاخیز از او بیزاري میجوید و وي را به کیفر میسپارد. ***** 1